دوشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۸
ماهی‌گیری بلاگرها از آب‌ گل‌آلود مشکلات مردم

حوزه/ زندگی زاویه‌های متفاوت خود را دارد و بلاگرها نیز چالش‌هایی را تجربه می‌کنند  و تفاوت‌هایی بین زوجین و فرزندان وجود دارد. ارتباطات‌شان دچار تغییرات و مشکلاتی می‌شود که این واقعیت در زندگی آن‌ها نیز وجود دارد. ما باید این واقعیت ها را در نظر بگیریم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، علیرضا لاور در «سلام تهران» با اشاره به فعالیت بلاگرها در فضای مجازی، گفت: در مقوله بلاگری چند دسته کنشگر داریم که باید به هر کدام از زاویه خاص خود نگاه کنیم. مورد اول جریان چهره‌های مشهور هستند که کنش فضای مجازی نیز دارند و به صورت بلاگر نیز می‌توانند نقش‌آفرینی کنند. در دسته دوم کسانی هستند که مشخصاً کار ویژه آن‌ها تعریف سبک زندگی خود است و روزمرگی‌های خود را بازنشر می‌کنند. فضای سوم کسانی هستند که اصلاً حرفه و بخشی از درآمد اصلی‌شان از این فضا است که گاهی اغراق‌گونه این اتفاقات را رقم می‌زنند.

وی پیرامون وجه مشترک بلاگرها در جذب مخاطب، مطرح کرد: یک وجه مشترک بین هر سه این گروه وجود دارد که تقریباً تمامی آن‌ها مگر استثنائات محدودی فقط تصاویر بسیار زیبا و خیلی خوب از زندگی‌شان را نشان می‌دهند. با دلایل ساده‌ای مثل این که ما می‌خواهیم به زندگی امید بدهیم و می‌خواهیم حال مخاطبانمان را خوب کنیم این اتفاقات را رقم می‌زنند در صورتیکه اتفاقات دیگری در تعاملات بین خانواده‌ها، فرزندان، والدین و همسران با یکدیگر رقم می‌خورد که بعضاً خوشایند نیست. اساس بحث این است که جدای از مسائل تحلیلی جامعه‌شناسی و سواد رسانه‌ای، چگونه تعامل کنیم و روابط خود را به هم نزنیم.

این مشاور خانواده درباره دلایل جذابیت بلاگرها، گفت: دلایل جذابیت بلاگرها می‌تواند متفاوت باشد؛ اصولاً آن‌ها روی نقطه گم‌شده زندگی افراد تمرکز می‌کنند. به نظر می‌رسد ویترین کاملاً مثبت است اما این نکته را درباره روانشناسی مثبت‌گرا نیز داریم؛ تعریفی که از امید، شاد بودن و انرژی مثبت در زندگی داریم این است که باید آن را مبتنی بر واقعیت در زندگی تجربه کنید اگر مبتنی بر واقعیت نباشد اتفاقاً به صورت معکوس عمل می‌کند و افسردگی و تبعات منفی را در پی دارد. یعنی فاجعه، زمانی است که شما سراب می‌بینید؛ زمانی که فرد کاملاً تلاش می‌کند و آن را در مقایسه با زندگی خود به عنوان شاخص اصلی قرار می‌دهد و عدم دست یافتن به این مورد همانطور که مبتنی بر واقعیت‌های زندگی خود نیست او را دچار چالش می‌کند.

وی با اشاره به مشکلات موجود در زندگی بلاگرها، بیان داشت: معمولاً مخاطبین به واسطه کم بودن سواد اجتماعی یا رسانه‌ای دچار این چالش می‌شوند و در این دام می‌افتند. اصلی‌ترین مسئله این است که باید توجه داشت آن‌ها نیز دچار بسیاری از مشکلات و مسائل هستند مانند دعوا کردن در روزمرگی‌ها. متأسفانه ما بسیاری از بلاگرها و چهره‌های مشهور را در کلینیک‌ها با مشکلاتی از جنس افسردگی یا دعواها یا روابط از هم گسیخته رابطه زوجین می‌بینیم. در حالی که مخاطب تنها یک قاب می‌بیند که این چهره مشهور از همسرش جدا شده است در صورتی که قبل از اینها حتماً چالش‌هایی وجود داشته که بازنشر پیدا نکرده است.

لاور با ارائه راهکار برای حفظ زندگی خود با وجود استفاده از اطلاعات بلاگرها، عنوان کرد: اولین نکته این است که خبر داشته باشیم زندگی زاویه‌های متفاوت خود را دارد و بلاگرها نیز چالش‌هایی را تجربه می‌کنند و تفاوت‌هایی بین زوجین و فرزندان وجود دارد. ارتباطات‌شان دچار تغییرات و مشکلاتی می‌شود که این واقعیت در زندگی آن‌ها نیز وجود دارد. ما باید این واقعیت‌ها را در نظر بگیریم.

وی در ادامه افزود: اصل دوم آن است که از حسرت خوردن و مقایسه بدون مبنای زندگی خود با آن‌ها پرهیز کنیم و حتماً بدانیم که نقاط مثبت زندگی ما مبتنی بر واقعیت‌ها است و با ساخت خود می‌توانیم به آن‌ها برسیم و کیفیت زندگی خود را بالا ببریم تا این که درگیر کمیت زندگی بشویم؛ نمی‌گوییم کمیت زندگی مهم نیست اما حتی اگر به دنبال کمیت زندگی هستیم برای کیفیت بهتر است. برای مثال آدم‌ها می‌توانند یک غذای ساده را در کمال آرامش و نشاط در کنار یکدیگر بخورند اما لزوماً یک غذای خیلی گران‌قیمت را با دل خوش مصرف نمی‌کنند. در بقیه ساحت‌های زندگی نیز این مسئله وجود دارد. مثالی که در مسائل اقتصادی وجود دارد این است که وقتی وارد خانه می‌شوید اگر دعوا بکنید و ناراحت باشید آیا قیمت‌ها تغییر می‌کند که قطعاً این اتفاق نمی‌افتد پس نباید کیفیت زندگی خود را به خاطر کمیت دستخوش تغییر کنیم.

این مشاور خانواده در پایان بحث درباره بلاگرها و تأثیر آن‌ها بر زندگی مردم، اظهار داشت: در هفته گذشته وزارت ورزش و جوانان از برخی بلاگر های خانم دعوت کرد تا درباره ازدواج صحبت کنند. باید دید هدف مسئولان از این کار چه بوده است که قطعاً جواب‌های خود را دارند. اما اساساً اینکه فضای دولتی و حکومتی ما به این فضای غیرکارشناسی ضریب بدهد، مشخصاً یک اشتباه استراتژیک است. هر کجا برای اظهار نظر به فرد غیر کارشناس مراجعه کردیم، ضربه خوردیم. باید یاد بگیریم کارهایی که بلد نیستیم را محکم بگوییم بلد نیستیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha